راه منتظران

وبلاگی اسلامی با هدف معرفت افزایی

راه منتظران

وبلاگی اسلامی با هدف معرفت افزایی

طبقه بندی موضوعی

یاد نامه

پنجشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۸، ۰۹:۵۰ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم
این یادی از یادهایی که این زندگی بر جان و دل انسان گذاشته است
یاد مجموعه ای از خاطرات خوب و بد است که در ذهن انسان حک شده و گاهی مواقع موجب خوشحالی و گاهی موجب رنجش می شود.
انسان بدترین و بهترین خاطره هایش را فراموش نمی کند و تا اخر عمر خود با ان زندگی می کند.

اکثر خاطرات به نظرم به صورت اتفاقی ایجاد می شودند و همین موجب جالب شدنش است
همه انسان ها یاد های مخصوص به خودشان را دارند و شاید این باعث شده باشد که حرف های جدیدی در جمع ها داشته باشند.
یکی از عوامل مهم در ایجاد یاد دوست وهمنشین است  پس کیفیت خاطره بستگی به دوستان دارد که اگر دوست شما معنوی باشد بهترین و جاوید ترین خاطرات را با ان ایجاد وتجربه می کنید ولی دوست شما اگر یک انسان دنیایی باشد اگر تجربه ی یک خاطره روحانی را  نداشته باشید شاید ان  بسیار عالی به نظر برسد  ولی این خاطره تاریخ انقضاء دارد  وپس از مدتی کپک میزند و از خوب به صورت ای کاش می مردم و این کار را  انجام نمی دادم تبدیل می شود
خاطره ها یکی از ابزار و وسایل مهم برای زندگی هستند  که به بعضی از انها تجربه می گویند تا در ادامه ی مسیر تکامل با استفاده از ان بعضی از راه ها را انتخاب و از بعضی صرف نظر کنیم.
زمانی که یاد هارا کنار هم بگذاریم می بینیم بعضی از افراد پایه ثابت انها هستند ولی باید توجه کرد پایه خوبی  یا بدی  هستند؟اگر بدی هستند بفهمیم که باید یک تغییری ایجاد کنیم ولی اگه خوب بود باید به نظر من مواظب باشیم تا از اینور بام پرت نشویم تا دیگر  نتوانیم بدون ان فرد کاری انجام بدهیم و وابسطه ان بشویم که این وابسطگی تدریجی است نه اینکه بیاید بزنه رو شونت و بگه عمو داری وابسطه میشی زربش رُ کم کن و باید بوسید لبان پیامبر اکرم صلوات الله و سلامه علیه را که گفتند بهترین کار میانه است پس به خودم میگویم مراقب باش که بعضی وقت ها شیطان از در ایمان و معنویت وارد می شود.
بهترین یاد ها مربوط به زمانی است که تو ان خاطره را با معشوق و محبوبت بسازی که دیگر ان از ذهنت پاک نمی شود و همیشه جلوی چشمانت است و با هر لحظه یاد ان از عمق وجودت شاد میشوی که این نیرو را نمی توان وصف کرد و به قلم اورد
پس خنده دار نیست که بهترین خاطره یک نفر یک نماز یک رکعتی یا یک قطره اشک روان باشد چراکه در ان لحظه یک حسی به او دست داده که جز محبوبش را نمی خواسته وتنها ارزویش لقاء او بوده است.
شاید بعضی از افراد بگویند که عشق و عاشقی یک رابطه من دراوردی پوچ و بیهوده است ولی من به انها حق می دهم که چنین کلماتی را برزبان بیاورند چراکه در جامعه ی امروزی اینگونه جا افتاده است که عشق چیز بدی است به این دلیل که دو طرف یا یک طرف به دنبال استفاده حیوانی از طرف مقابل است و پس از فروکش شدن ان حس به ظاهر عشق او را مانند دستمال کاغذی که پس از مصرف ان را دور می اندازدند
رها می کند ولی در عشق انسانی دو طرف راضی هستند
که جانشان را بدهند واز هم برای یک لحظه هم حتی جدا نشوند و همانطور که از قیافه اش معلوم است کار اسانی نیست و تا حدودی درک می کنیم که اگر زمانی از ما پرسیدند که عاشق شدی یا نه؟بگوییم تا کدام عشق منظور شما باشد حیوانی اش یا انسانی اش؟و فرقی میان این دو قائل شویم(علاوه بر این شرایط مذکور برای عشق انسانی شروط دیگری نیز وجود دارد)
بیایید از بحثمان دور نشویم و در اطراف ان بگوییم و بنویسیم.
خاطره خاطره خاطره هایی که همیشه موجب ازار ما هستند اما ما نمی توانیم کاری جز تاسف و صبر انجام دهیم تا باگذر زمان انهارا به دست دقایق بسپاریم ولی هرازچندگاهی تن و بدن مارا می لرزانند ولی چرا این خواطر ایجاد شده و منشا ان چیست؟
از نظر من مهم ترین دلیل ان انتخاب همنشین و همراه بد است که موجب ایجاد این عمل شده زیرا شاید از قبل این عمل را بلد نبوده ویا جرات بر انجام ان را نداشته است و با رفاقت با یک انسان اینکاره به سوی ان کار روانه شده و توان انجام انرا به دست اورده و گاهی وقت ها افراد در همین مسیر ادامه می دهند تا اخر مرگشان بدون اینکه بفهمند کارشان می لنگد و دارند بر خلاف صراط مستقیم گام بر می دارند .
سوال من این است که در خاطره های ما مگر خدا نبوده ؟ مگر امام زمان نبوده ؟مگر انها ناظر بر اعمال ما در ان نبودند پس چرا ما انهارا ندیدیم ونادیده گرفتیم چرا ندیدیم انها را ؟چرا خجالت نکشیدیم و این اعمال را انجام دادیم و از ان برای خود یادی ساختیم که باید از ان هر لحظه خجل باشیم چرا؟
کاش خاک بودیم و جلوی انان این خواطر را ایجاد نمی کردیم (یا لیتنی کنت ترابا)
من می گویم خب ان زمان نمی فهمیدیم انهارا و نمی دانستیم که انها حضور دارند ولی الان چه ایا نمی دانیم یا خود را به نفهمی زده ایم ایا نمی دانیم سخنمان قبل اینکه به گوشمان برسد امام زمانمان می شنوند پس چرا زبانمان را به حال خود رها کردیم و ناظر بر ان نیستیم تا دروغ بگوید فحش بدهد تهمت بزند غیبت کند و...به نظرم این سوال جز اشک و توبه نسوه جوابی ندارد 

خب حالا که جواب را بلدیم پس چرا سوال را بدون جواب گزاشته ایم نکند زمان امتحان تمام شود و هنوز این پرسش بدون پاسخ مانده باشد و جانمان را ازراعیل جمع اوری کند .
کمی فکر لازم است تا بهترین خاطره ها که مورد رضایتشان باشد را بسازیم.
پس مراقب یاد هایی که می سازیم باشیم.
این نوشته های من است و هیچ تعهدی بر درستی ان ندارم انشاءالله که درست باشد
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۵/۱۰
محمد صادق غلامی

خاطره

رفیق

عشق

معشوق

همنشین

یاد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی